چگونه یک زندگی شاد داشته باشیم؟
همه ما با اصطلاح (در جستجوی خوشبختی) آشنا هستیم. سوال این است: آیا سوال چطور همیشه شاد باشیم سوال درستی است؟ دقیقاً چگونه یک زندگی شاد را جستجو می کنید؟ به خصوص به صورت روزانه؟ اصولا خوشبختی چیست؟ (قرارداد: در این مقاله شادی و خوشبختی هر دو ترجمه happiness هستند.) همه ما لحظات مکاشفه ناگهانی را تجربه نموده ایم. زمانهایی که احساس کردیم جهان کمی روشنتر شده. اما چگونه میتوان آن تجربه ها را در کارهای روزمره خود ادغام نمود؟
تعریف شادی چیست؟
ابتدا ببینیم که تعریف واژه شادی چیست. تعاریف زیادی از این کلمه وجود دارد. این تعاریف می توانند از اقدامات، از آنچه که فکر می کنید، از آنچه که قدردان آن هستید و غیره نشأت بگیرد. اگر زندگی شاد را از نظر علمی تجزیه و تحلیل کنید، ممکن است به حقایق جالبی دست پیدا کنید. به عنوان مثال، آیا می دانستید که افراد متاهل 10 درصد شادتر از افراد مجرد هستند؟ و یا این حقیقت که شادی در دمای 57 درجه فارنهایت به حداکثر می رسد.
شاید ساده ترین تعریف از همه آنها این واقعیت باشد که شادی در ریشه خود یک انتخاب است. شادی چیزی قابل اقدام است. چیزی است که ما می توانیم جستجو کنیم زیرا آن را انتخاب می کنیم. این امر به طور طبیعی نشان می دهد که شادی چیزیست که در قدرت ما نهفته است. شادی چیزی نیست که برای ما اتفاق بیفتد. ما باید آن را تصرف کنیم و به همین دلیل است که ما اینجا هستیم، درست است؟ در ادامه برخی از راههای کلیدی را که میتوانیم بهطور فعال شادی را دنبال کنیم، از پیروی از علایق خود گرفته تا کنار گذاشتن انتظارات و هر چیزی که بین آنها وجود دارد، بررسی می کنیم. به عبارت دیگر، آن شادی را انتخاب کنیم.
تعریف زندگی شاد
برای اینکه بفهمیم زندگی شاد چیست، بهتر است که شادی را به خرده های کوچکتر تقسیم کنیم تا ببینیم چیست. تعاریف زیادی از شادی در دسترس است، اما روانشناسی مدرن برای تعریف شادی کاربردی تر است. روانشناسی آن را به دو بخش تقسیم می کند:
• اول اینکه شادی یک احساس است.
• دوم اینکه شادی رضایت از زندگی است.
شادی یک احساس است
شادی یک احساس است که نشان می دهد فردی در حال تجربه احساسات مثبتی مانند لذت، هیجان و خوشی است. همه ما با این موضوع به اشکال مختلف بسیار آشنا هستیم. به زمان هایی فکر کنید که تجربه غذای خوب، لباس های نو، پیاده روی در ساحل، دور و بر دوستان خود داشتید. این نوع چیزها باعث می شوند که ما آن احساسات را تجربه کنیم.
شادی، رضایت از زندگی است
بخش دوم یعنی شادی رضایت از زندگی است، برای ما آشنا نیست. این بخش شبیه پر کردن دهان از غذای خوب، ماساژ گرفتن یا در ساحل قدم زدن نیست. در عوض، شامل یک فرآیند عمدی است که در آن ما در حال اکتشاف خود و پرورش نگرش های ذهنی مناسب برای داشتن یک زندگی شاد هستیم. این بسیار قدرتمند است، زیرا آن نگرشهایی که ایجاد میشوند، علیرغم اینکه احساسات ما و زندگیهای ما بالا و پایین دارند، باقی میمانند.
چرا شادی مهم است؟
خوشبختی یک احساس عمیق از شکوفایی است، نه یک احساس لذت بخش یا احساس زودگذر، بلکه یک حالت بهینه از (بودن) یا (being) است – ماتیو ریکارد هنگامی که از مردم در مورد اینکه چرا شادی مهم است سؤال می شود، مردم به شیوه های شگفت انگیز متفاوتی واکنش نشان می دهند. برخی می گویند چیزهای مهم تری وجود دارد که باید نگران آنها بود. در حالی که دیگران آن را به عنوان سنگ بنای اساسی زندگی خود میدانند. احساس خوشبختی همچنین در حصول اطمینان از اینکه از اوقات خوب بهترین استفاده را میبریم، اهمیت دارد. با این حال، اینکه از عهده مواجهه با زمانهای سخت به طور موثر برآییم نیز مهم است. علاوه بر این، ثابت شده است شادی طیف گسترده ای از منافع، نظیر کارایی، سلامت، روابط و موارد دیگر پوشش می دهد. در یک کلام، احساساتی که ما تجربه می کنیم – چه مثبت و چه منفی – هدفی را دنبال می کنند.
- احساسات منفی:
احساسات منفی – مانند ترس و خشم – به ما کمک می کند تا از خود محافظت کنیم و از خطر دوری کنیم. این هیجانات در واقع برای ما بد نیستند.
- احساسات مثبت:
این احساسات مثبت به ما کمک می کند تا با افراد دیگر ارتباط برقرار کنیم و ظرفیت خود را برای کنار آمدن با مردم یا مشکلات، ایجاد کنیم.
مطالعات نشان می دهد برخی دیگر از دلایل اهمیت شادی عبارتند از:
1- شادی با بهبود سلامت و زندگی طولانی تر مرتبط است.
2- افراد شاد احتمالاً اقدامات احتیاطی ایمنی (مانند بستن کمربند ایمنی) را رعایت می کنند و در تصادفات کمتری درگیر می شوند.
3- افراد شادتر مسئولیت مالی بیشتری دارند و تمایل به پس انداز بیشتر و کنترل مخارج خود دارند.
4- و آنها برای جوامعی که در آن هستند افراد بهتری هستند زیرا تلاش می کنند سهم مثبتی در جامعه داشته باشند.
چگونه یک زندگی شاد و کامل تر داشته باشیم؟
در این مطلب باشگاه کوچهای پارسی زبان 12 راه برای داشتن یک زندگی شادتر آورده شده است. آنها برای همه سنین کار می کنند، و شما متوجه خواهید شد که برخی از آنها به بیرون متمرکز هستند در حالی که برخی دیگر بیشتر در مورد بهبود خودمان هستند. با این حال، صرفنظر از هر (برنامه شادی) خاصی که میخواهید امتحان کنید، به یاد داشته باشید که همه اینها تنها در صورتی کار میکنند که در وهله اول آماده باشید.
1. از قدرت جامعه استفاده کنید
آنها می گویند که یک شخص برای اینکه واقعاً در این دنیا شاد باشد فقط به سه چیز نیاز دارد: کسی که دوستش داشته باشد، کاری برای انجام دادن و چیزی که به آن امیدوار باشد. – تام بودت
مفهوم اجتماع از آنجایی که با شادی مرتبط است به قدمت زمان عمر دارد. انسان ها همیشه در کنار یکدیگر آرامش پیدا کرده اند. اما حقیقت عمیق در مورد شادی جمعی این است که این موضوع در مورد آنچه ما از جامعه به دست می آوریم نیست بلکه به چیزی مربوط است که ما به جامعه می دهیم. جامعه مفهومی است که تنها زمانی کار میکند که کل آن در نظر گرفته شود، نه هر فرد به صورت مجزا. به عنوان مثال، یک مطالعه در مناطق شهری در ایالات متحده در طول بحران اقتصادی اخیر نشان داد که مناطقی که بیشترین سرمایه اجتماعی متمرکز بر مردم عادی را دارند بالاترین میزان شادی را به همراه دارند. به عبارت دیگر، مناطقی که بیشترین اجتماعات متصل و فعال را داشتند، در روزهای سخت بیشترین خرسندی را داشتند.
حال، این چه معنایی برای شادی روزمره ما دارد؟ این بدان معنی است که ما باید به صورت بلندمدت جستجوی خوشبختی خود را با دیگران به اشتراک بگذاریم. بسیار مهم است که ما محدوده ای را در جامعه خود پیدا کنیم که بتوانیم در آن عضو شویم و در آن مشارکت کنیم. برای این کار شما می توانید یک پناهگاه حیوانات بی سرپرست پیدا کنید. به عنوان نگهبان در یک مدرسه داوطلب شوید. مربی یک تیم ورزشی شوید. راه های زیادی برای داوطلب شدن در بافت بزرگ جوامع ما وجود دارد. با این حال، وصل شدن به دنیای اطرافتان و کمک به هر کجا که میتوانید یکی از قویترین راهها برای برافروختن آتش شادی و رضایت در یک فرد است.
2. شکرگزاری را تمرین کنید
حقیقت این است که شکرگزاری بدون کمی تلاش سخت به دست می آید. و این نباید تعجب آور باشد. آیا در مورد چیزهای مهم همیشه اینطور نیست؟ اما مبارزه برای شکرگزاری ارزش تلاش را دارد. مطالعات انجام شده، “ارتباط قوی” بین شاکر بودن و رفاهیات یک فرد (مثلاً شادی آنها) را نشان داده اند. اقدام ساده داشتن نگرش سپاسگزاری، می تواند به مقابله با چیزهای نامطلوب کمک کند، مانند:
درمان استرس و افسردگی، قدردان بودن در روابطی که اغلب به اندازه کافی ارج نمی نهیم. و حتی میتواند مواهب پنهان کوچکی مانند خواب بهتر را فراهم کند.
بنابراین، چگونه می توانیم شکرگزاری را به دست آوریم؟ یکی از سادهترین راهها برای تمرین شکرگزاری این است که برای نوشتن چیزهایی که به خاطر آنها سپاسگزار هستید، وقت بگذارید. اگر به دنبال تغییر واقعی هستید، خود را به چالش بکشید تا یک بار در روز بنشینید و فهرستی از سه تا پنج چیز را که به خاطر آنها سپاسگزار هستید، با دست بنویسید. دست نویسی بسیار بهتر است و می تواند به ما کمک کند تا به جای تایپ کردن هر موضوع، کمی بیشتر در مورد هر موضوع وقت صرف کنیم. اگر شروع کار سخت است نگران نباشید. وقتی در تلاش هستیم که شکرگزار باشیم، دیدن همه دلایلی که باید خوشحال باشیم دشوار است. با این حال، به احتمال زیاد، هنگامی که کار را به جریان انداختید، بیش از پنج مطلب در روز می نویسید.
3. داوطلب شوید
وقتی در مورد فعالیت های داوطلبانه می شنویم، به راحتی می توان چشمانمان را گرد کنیم: آیا این کارها وقت با ارزش ما را هدر نمی دهد؟ جواب یک خیر جانانه است. نه تنها فعالیت های داوطلبانه آن چیزهایی را که جامعه فراخوان داده است و ما قبلاً آن را لمس کردهایم برآورده میکند، بلکه درهایی را برای یادگیری مهارتهای جدید به روی ما باز میکند. این فعالیت ها، اغلب به اندازه یک پکیج حقوق و دسمترد، انگیزه قوی می دهد و می تواند باعث شود به صورت طولانی تری زندگی و احساس خوب نسبت به خود داشته باشیم. این موضوع در راس هرمی است که درهای جدیدی را باز می کند و به ما امکان می دهد با افراد همفکر دیگر ارتباط برقرار کنیم.
سعی کنید یک تلاش غیرانتفاعی در نزدیکی خودتان پیدا کنید که مستقیماً با علایق شما همسو باشد و به شما این شانس را میدهد که خودتان را در چیزی که واقعاً به آن اهمیت میدهید غوطه ور کنید. اگر نمیتوانید این کار را انجام دهید، به دنبال چیزی باشید که شما را به چالش بکشد و به تکمیل شخصیت و مجموعه مهارتهای شما در این فرآیند کمک کند.
4. وقت خود را با دوستان و خانواده بگذرانید
اگر می خواهید شاد باشید، در گذشته ساکن نشوید، نگران آینده نباشید، روی زندگی کامل در زمان حال تمرکز کنید. – روی تی بنت
هرگز و هرگز قدرت دوستان و خانواده را دست کم نگیرید. اینها کسانی هستند که می توانید روی آنها حساب کنید تا در روزگار سختی و آسانی، در پستی و بلندی های زندگی، در لحظات غمگین و شادی در کنار شما باشند. یک دوست نشان دهنده رابطه ای است که ارزش توجه دارد و اگر به آن توجه شود، می تواند باعث شادی واقعی در زندگی ما شود. خانواده همان مفهوم دوستی را می پذیرد و آن را به اوج می رساند. پیوند بین اعضای خانواده یک پیوند قوی است. هنگامی که تحت فشار یا شکستگی قرار می گیرد، می تواند عامل بزرگی برای پریشانی و افسردگی در زندگی ما باشد.
برای ارتباط با عزیزانتان از راه های معنادار وقت بگذارید. به همین سادگی. نیازی نیست برای آنها چیزهایی بخرید یا فراتر از یک ژست معمولی و عاشقانه بروید. یک آغوش ساده، بوسه، تماس تلفنی، پیامک، یادداشت یا سایر روشهای توجه کردن. این چیزها می توانند در گرد هم آوردن خانواده و دوستان معجزه کنند و شادی را که همه ما در این فرآیند به اشتراک می گذاریم، تقویت کنند.
5. اتصال به شبکه های مجازی را قطع کنید
مطالعه متعدد، نشان می دهد که شادی چیزی نیست که بتوانید آن را آنلاین بخرید یا پیدا کنید. در واقع، توجه مداوم ما به دستگاه ها و سبک زندگی آنلاین ما چیزی جز شادی را القا می کند. مهم است که برای خاموش کردن آن دستگاهها وقت بگذاریم، از اکانتهای رسانههای اجتماعی خارج شویم و روی عزیزانی که درست در مقابل ما هستند تمرکز کنیم. اگر شما هم مانند بسیاری از ما هستید که برای برقراری تعادل بین فناوری در زندگی خود تلاش می کنیم، ممکن است ایده خوبی باشد که یک روز (استراحت) داشته باشید که از هیچ صفحه نمایشی استفاده نمی کنید. حتی ممکن است ساعاتی از صبح و شب را تعیین کنید که از دست زدن به دستگاه خود امتناع کنید.
اگرچه این فقط نیمی از نبرد است. هنگامی که فناوری خاموش شد، دقیقاً در آن زمان است که می توانید شروع به تلاش های معنادار برای ارتباط و پیوند با دوستان و خانواده، داوطلب شدن و غیره کنید.
6. انتظارات را کنار بگذارید
چه از آن آگاه باشیم یا نه، تعداد زیادی از اقدامات ما با انتظارات مشخص انجام می شود. هیچ چیز به اندازه تلاش بی وقفه برای کمال (کمل گرایی)، شادی و رشد را کند نمی کند. این موضوع با ویرایش های بی پایان برنامه ها، سرهم بندی ها و تغییرات برای ایجاد کمال مطلوب شما در رابطه با ایده تان، شما را در مسیرخود متوقف می کند. اگر مقداری خون، عرق یا اشک برای چیزی بریزیم، معمولاً انتظار داریم که نتایج نسبتاً خاصی را از تلاش ببینیم. رهایی از این انتظارات بدون جدا شدن کامل از شخص یا رویداد، فرآیندی دشوار برای تسلط است. اما غیر ممکن نیست.
در واقع، برخی از اساتید اینگونه می گویند که ایده “جدایی” اغلب کاملاً اشتباه درک می شود. به جای قطع یا رها کردن، باید خودمان را کاملتر به عشق ورزیدن برسانیم. همانطور که تیچ نات هان گفته است، می توان این کار را با دوست داشتن عمدی دیگران انجام داد:
(عمیقاً نگاه کنیم و گوش کنیم تا بدانیم برای خوشحال کردن دیگران چه کاری انجام دهیم و چه کاری را نباید انجام دهیم)
این عشق عمدی، برای یافتن چیزهایی است که دیگران به آن نیاز دارند، نه آنچه ما می خواهیم به آنها بدهیم. بنابراین، دفعه بعد که برای کمک به کسی که دوستش دارید می روید، این کار را با دادن آنچه فکر می کنید به او نیاز دارد، انجام ندهید. به دنبال نیازهای واقعی ایشان باشید و سعی کنید آنها را برآورده کنید. شادی حاصل از این کار ارزش تلاش را دارد.
7. دوباره مثل یک بچه بازی کنید
به تمام زیبایی هایی که هنوز در اطراف شما باقی مانده فکر کنید و خوشحال باشید – آن فرانک
این یک اشتباه است که سرگرمی در کودکی ما به پایان می رسد. با این حال، این درست است که بزرگسالان در هر سنی دارای مسئولیتها، مراقبتها و نگرانیهایی هستند که باید به آنها توجه کرد. اما بین مراقبت از مسئولیتهایمان و اجازه دادن به آن مسئولیتهایی که توان ما برای تفریح را مختل کند، تفاوتی وجود دارد. معصومیت ساده یک کودک در بازی، جادویی است، از ماشین های ساخته شده از قوطی کبریت و عروسک های سایه گرفته تا رقصی که قبلاً هرگز نرقصیده اند.
سرگرمی ساده و بدور از روحیات بزرگسالی، میتواند منبعی باورنکردنی از شادی از اولین سالهای خروج از رحم تا سالهای نوجوانی باشد. خودتان را به چالش بکشید تا یک فعالیت کودکانه برای خودتان پیدا کنید. سعی کنید موانع خود را رها کنید و وارد آن شوید. به خودتان اجازه دهید لذت ببرید. به احتمال زیاد، در کمترین زمان خود را در حال لبخند زدن خواهید یافت.
8. آن را به یک بازی تبدیل کنید
هر کسی میداند که ورزش برای جلوگیری از افسردگی مفید است، که طبیعتاً راهی خوب برای شادتر زیستن نیز میباشد. اما، صادقانه بگوییم، ایجاد انگیزه برای بلند شدن از روی مبل و رفتن به پیاده روی می تواند سخت باشد. یکی از راههایی که میتوانیم به کمک آن کل بخش ورزش و سلامتی از برنامههای روتین روزانهمان را به چیزی انگیزاننده تبدیل کنیم، تبدیل آن به یک بازی است.
خوب بعد؟ نکته این است که راههای مختلفی برای ارزیابی پیشرفتتان، تعیین چالشها و دیدن کارهایی که دیگران برای حرکت کردن انجام میدهند وجود دارد. همین امروز یک برنامه را انتخاب کنید: از یک برنامه تمرینی هفت دقیقه ای گرفته تا یک شمارنده کالری یا کربوهیدرات (و هزاران گزینه دیگر) و هر روشی که آن را به بازی و سرگرمی تبدیل کند، شروع به برنامه ریزی کنید.
9. هرگز یادگیری را متوقف نکنید
داشتن یک زندگی شادتر، به این معنی است که نمی توانید در منطقه راحتی خود بمانید. ترس و شادی ممکن است متضاد به نظر برسند، اما اینطور نیست. ترس تنها قدمی است که به شما کمک می کند تا به ظرف شیرینی که خوشبختی است برسید. برای رسیدن به آنجا، باید آنقدر شجاع باشید که روی پله بروید و به یادگیری ادامه دهید.
دنبال کردن یک سرگرمی یک گزینه عالی است که ما را قادر می سازد تا چیزهای جدید یاد بگیریم و همزمان از منطقه راحتی خارج شویم. برخی از سرگرمیها، مانند صخرهنوردی، دوچرخهسواری کوهستان، و یوگا حتی میتوانند با یک تیرو دو نشان باشند: هم تجربه یک یادگیری و هم کمک به تناسب اندام در همان زمان. البته، بسته به علایق شخصی شما، گزینه های بی شمار دیگری نیز وجود دارد. همین الان کمی وقت بگذارید و چیزهایی را که دوست دارید فهرست کنید.
دقت کنید خود سرگرمی ها مهم نیستند، بلکه چیزهای واقعی که علاقه شما را برمی انگیزد – به خصوص آنهایی که هرگز نتوانسته اید دنبال کنید. حالا آن لیست را بردارید و ببینید چه سرگرمی هایی با علایق اصلی شما مطابقت دارد. هنگامی که یک مورد تطابق یافتید، به درون آن شیرجه بزنید و شروع به چالش کشیدن خودتان برای یادگیری چیزهای جدید کنید!
10. مسئولیت شخصی را بر عهده بگیرید
وقت آن است که اقدام کنید و مسئولیت شخصی زندگی خود را بپذیرید. هر روز اتفاقات بدی برای مردم رخ می دهد و باید از سرزنش دیگران و موقعیت ها، در رابطه با تجربیات بد خود دست بردارید. این یک تغییر چهارچوب ذهنی ساده اما حیاتی است زیرا کنترل را به اطاق فرمان شما باز می گرداند. اگر شما مسئول هر چیزی هستید که برای شما اتفاق می افتد و انجام می دهید، پس می توانید آن را تغییر دهید.
مسئولیت هر اتفاقی که برای شما می افتد را بپذیرید و از دانشی که به دست می آورید برای جلوگیری از اشتباهات مشابه در آینده استفاده کنید. با این حال (و این نکته کلیدی است)، از آن برای سرزنش و شکنجه خود در مورد اینکه چقدر آدم بدی هستید استفاده نکنید. از آن برای یادگیری و به کار بستن در آینده، بدون شرمساری استفاده کنید.
11. ارزش های خود را با زندگی خود هماهنگ کنید
شما چه کسی هستید؟ به چه چیزی اعتقاد دارید؟ اگر میخواهید بیاموزید چگونه زندگی شادتری داشته باشید، با بررسی اینکه واقعاً چه کسی هستید، واقعاً به چه چیزی اعتقاد دارید و ارزشهایتان چیست، شروع کنید. هنگامی که می دانید چه کسی هستید، برای چه چیزی ارزش قائلید و چه کسی می خواهید باشید، بدون توجه به افکار دیگران در مورد انتخاب هایتان، زندگی کنید. زمان و انرژی خود را برای انجام کارهایی که برایتان ارزش دارد و برایتان مهم است، در صرف کنید. اینگونه می توانید تعادل را در زندگی پیدا کنید و شاد باشید.
12. به دنبال کمک حرفه ای (در صورت لزوم) باشید
گاهی اوقات، صرف نظر از اینکه از چه روش هایی استفاده می کنیم، شادی واقعاً می تواند گریزان باشد. اگر واقعاً برایتان سخت است که ذهنیت سست و ناراضی خود را متزلزل کنید، ممکن است با چیز جدیتری سر و کار داشته باشید. هیچ چیز غیرعادی در این مورد وجود ندارد. تخمین زده میشود که از هر چهار بزرگسال در ایالات متحده، بیش از یک نفر از افسردگی، جدای از سایر مشکلات سلامت روان، رنج میبرد. اگر این مورد درشما مصداق دارد، ممکن است ایده خوبی باشد که به دنبال کمک حرفه ای باشید. درک این نکته مهم است که این اعتراف به شکست نیست، بلکه یک حرکت عاقلانه با هدف یافتن خوشبختی واقعی در دراز مدت است. دستیابی به کمک حرفه ای می تواند اولین قدم مهم در یافتن خوشبختی واقعی باشد.
خوشبختی به ما بستگی دارد
به یاد داشته باشید، شادی یک انتخاب است و این به ما بستگی دارد که آن را دنبال کنیم و آن را تجربه کنیم. یادگیری چگونگی داشتن یک زندگی کاملا شادتر در کنترل شماست. همه چیز در مورد نگرش، طرز فکر و اقدامات انجام شده برای ایجاد زندگی مورد نظر شما است. مهم این است که ما لیست هایی از این قبیل را فقط مرور نکنیم و بدون انجام کاری به کار خود ادامه دهیم. اگر آماده هستید که خوشبختی را در زندگی خود جستجو کنید، همین الان این کار را انجام دهید. یک یا دو عنصر را از لیست انتخاب کنید و از امروز شروع به اقدام کنید. همانطور که بر هر روشی مسلط می شوید، برگردید و چیز دیگری برای اقدام پیدا کنید. قبل از اینکه متوجه شوید، تا بناگوش لبخند خواهید زد.